
یک برنامه ی هفتگی تهیه کنید و در ساعات مشخصی از روز را به درس خواندن اختصاص دهید. این زمان با توجه به اینکه در چه زمینه و در چه مقطع تحصیلی (راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه، .)درس میخوانید، می تواند متغیر باشد.
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید
گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
لینک دانلود اهنگ:گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آيد
شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک ابوالفتوح سهروردی، ملقب به شهابالدین، شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید(۵۴۹–۵۸۷ ق )فیلسوف نامدار ایرانی اهل شهر سهرورد شهرستان خدابنده استان زنجان می باشد.
شهابالدین سهروردی در سال ۵۴۹ هجری قمری/۱۱۵۵ میلادی در دهکده سهرورد زنجان متولد شد. وی تحصیلات مقدماتی را که شامل حکمت، منطق و اصول فقه بود در نزد مجدالدین جیلی استادِ فخر رازی در مراغه آموخت و در علوم حکمی و فلسفی سرآمد شد و بقوت ذکا، وحدت ذهن و نیکاندیشی بر بسیاری از علوم اطلاع یافت. سهروردی بعد از آن به اصفهان، که در آن زمان مهمترین مرکز علمی و فکری در سرتاسر ایران بود، رفت و تحصیلات صوری خود را در محضر ظهیرالدین قاری به نهایت رسانید. در گزارشها معروف است که یکی از همدرسان وی، فخرالدین رازی، که از بزرگترین مخالفان فلسفه بود، چون چندی بعد از آن زمان، و بعد از مرگ سهروردی، نسخهای از کتاب تلویحات وی را به او دادند آن را بوسید و به یادِ همدرس قدیمش در مراغه اشک ریخت.
سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی، به سفر در داخل ایران پرداخت، و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد. در واقع، در همین دوره بود که سهروردی شیفته راه تصوف گشت و دورههای درازی را به اعتکاف و عبادت و تفکر گذراند. او همچنین سفرهایش را گسترش داد و به آناتولی و شامات رسید، و چنانکه از گزارشها برمیآید، مناظر شام در سوریه کنونی او را بسیار مجذوب خود نمود. در یکی از سفرها از دمشق به حلب رفت و در آنجا با ملک ظاهر پسر صلاح الدین ایوبی (سردار معروف مسلمانان در جنگهای صلیبی) دیدار کرد. ملک ظاهر که محبت شدیدی نسبت به صوفیان و دانشمندان داشت، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در دربار وی در حلب ماندگار شود. سهروردی نیز که عشق شدیدی نسبت به مناظر آن دیار داشت، شادمانه پیشنهاد ملک ظاهر را پذیرفت و در دربار او ماند. در همین شهر حلب بود که وی کار بزرگ خویش، یعنی، حکمةالاشراق را به پایان برد.
اما سخن گفتنهای بی پرده و بی احتیاط بودن وی در بیان معتقدات باطنی در برابر همگان، و زیرکی و هوشمندی فراوان وی که سبب آن میشد که با هر کس بحث کند، بر وی پیروز شود، و نیز استادی وی در فلسفه و تصوف، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصاً از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد.
سرانجام به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین میگوید، از ملک ظاهر خواستند که او را به قتل برساند، و چون وی از اجابت خواسته آنها خودداری کرد، به صلاح الدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند (اتهام او معاندت با شرایع آسمانی اعلام شد).
صلاحالدین که به تازگی سوریه را از دست صلیبیان بیرون آورده بود و برای حفظ اعتبار خود به تأیید علمای دین احتیاج داشت، ناچار در برابر درخواست ایشان تسلیم شد.
به همین دلیل، پسرش ملک ظاهر تحت فشار قرار گرفت و ناگزیر سهروردی را در ۵ رجب ۵۸۷ هجری قمری به زندان افکند و شیخ همانجا از دنیا رفت. وی در هنگام مرگ، ۳۸ سال داشت و مزار ایشان در مسجد امام سهروردی شهر حلب میباشد. علت مستقیم وفات وی معلوم نیست. (البته مشهور آن است که سهروردی به دلیل گرسنگی از دنیا رفت)
روز بزرگداشت وی، به تأیید مرکز تقویم مؤسسهٔ ژئوفیزیک دانشگاه تهران، ۸ مرداد هر سال برابر با ۲۹ ژوئیه است که در این روز همایشها، بزرگداشتها و یادبودهایی برای او برگزار میشود.
منبع:ویکی پدیا
چگونه درس بخوانیم؟؟؟؟؟؟
وقتی که درس خواندن را شروع می کنید، چگونه آن حجم زیاد اطلاعات موجود پیشِ رو در کتاب ها، جزوه ها و یادداشت هایتان را به قسمتی مطمئن از مغزتان منتقل می کنید؟ بهترین راه برای انتقال اینگونه اطلاعات، پرورش و ایجاد عادت های صحیح برای درس خواندن است. این کار در ابتدا نیاز به میزان زیادی تلاش و ممارست آگاهانه دارد اما بعد از مدتی جزئی از وجود شما می شود و از درس خواندن لذت خواهید برد. در گامهای زیر همراه باشید تا روش های کسب این توانایی را به شما یاد بدهیم.
یک برنامه ی هفتگی تهیه کنید و در ساعات مشخصی از روز را به درس خواندن اختصاص دهید. این زمان با توجه به اینکه در چه زمینه و در چه مقطع تحصیلی (راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه، .)درس میخوانید، می تواند متغیر باشد.
ذهن شما در ابتدا برای شکلگیری حافظه های بلند مدت نیاز به زمان دارد بنابر این شما نمیتوانید بلافاصله یکسره درس خواندن را شروع کنید. 5 تا 10 دقیقه استراحت داشته باشید و فعالیت بدنی داشته باشید تا خون شما به جریان درآید و سطح هشیاری شما را بالا برود. چندتا پرش با انرژی یا کمی دویدن در فضای خانه کفایت می کند.این فعالیت فقط برای سرحال شدن شماست، زیادی خودتان را خسته نکنید.
باید احساس راحتی کنید. اما نه آنقدر راحت که ناخواسته به خواب بروید. تخت خواب جای مناسبی برای درس خواندن نیست مخصوصا وقتی که خسته هستید. جایی که درس می خوانید باید محیطی آرام و ساکت باشد. اگر محیط خانه مناسب نیست، کتابخانه میتواند مکان مناسبس برای درس خواندن باشد.
اگر ذهن شما درگیر افکار مختلفی است، ابتدا افکار خود را با نوشتن یادداشتهایی روی کاغذ بیاورید و بعد شروع به درس خواندن کنید. این کار به شما کمک می کند که ذهنتا را خالی کنید و تمام تمرکزتان را متوجه درس خواندن کنید.
وقتی که می خواهید درس خواندن را شروع کنید، مقداری تنقلات آماده در کنار خود داشته باشید. از خوراکی ها و نوشیدنی های دارای انرژی زیاد و ناگهانی خودداری کنید. چراکه این انرژی زیاد ناگهانی نیز از بین میرود و میل شدیدی به خواب به وجود می آورد. مواد غذایی دارای کربوهیدرات بخورید که نه تنها یک انرژی یکنواخت را به شما می رساند، بلکه در خون سروتونین آزاد می کند.یک ماده شیمیایی برای مغز که به شما احساس خوبی می دهد.
وقتی در سر کلاس جزوه می نویسید و یادداشت بر می دارید، توجه خود را بیشتر به نوشتن معطوف کنید تا یادگیری. این به این معنی نیست که اصلا درک نکنید که چه چیزی مینویسید و نوشته هایتان را منظم و مرتب نکنید. فقط وقت خود را در کلاس به چیزی که می توانید در خانه انجامش دهید تلف نکنید. مطالب را به سرعت چک نویس کنید و سپس بلا فاصله درحالی که مطالب هنوز در ذهن شما تازه هستند در خانه آنها را پاک نویس کنید تا اگر مطلبی در یادداشت ها جا افتاده اضافه کنید. بازنویسی مطالب به نوعی یادگیری فعال گفته می شود که در آن ذهن شما به گونه ای درگیر مطالب درسی می شود که در هنگام خواندن تنها امکان پذیر نیست.
تمام مطالب درسی را به یکباره از ابتدا تا پایان نخوانید. ابتدا مطالب مهمتر را یاد بگیرید و در ادامه می بینید که یادگیری اطلاعات و مطالب جدیدتر با ارتباط با مطالبی که از قبل می دانستید بسیار راحت تر انجام می شود.
تعدادی صفحه ی a4 یا هر نوع صفحه ی دیگری که در دسترس بود تهیه کنید و آنهرا به اندازه های 5 در 10 سانتیمتری تقسیم کنید و با قیچی ببرید. در یک طرف کاغذ سوال و در طرف دیگر جواب را با مداد بنویسید که از پشت مشخص نباشد. این کارتها را به طوری که سمت سوالات در یک طرف و جواب ها در طرف دیگر قرار داشته باشند در یک جعبه نگهداری کنید. میتوانید این کارت ها را برای اطمینان بیشتر از دیده نشدن جواب ها، تا کنید. کارت ها را به طور اتفاقی بردارید و سعی کنید که به طور صحیح و کامل به سوالات جواب دهید. اگر جواب را کامل می دانستید آنها را به یک جعبه ی دیگر منتقل کنید و در غیر این صورت آنرا به جعبه ی سوالات برگردانید. این کار را آنقدر ادامه دهید که دیگر در جعبه برگی باقی نماند.
بهترین روش برای یادگیری مطالب جدید این است که آنها را به مطالبی که از قبل می دانستید ارتباط دهید.
تعدادی از دوستان را دور هم جمع کنید و از آنها بخواهید که فلش کارت های خود را همراه خود بیاورند. فلش کارتها را نوبتی به هر فرد بدهید و از آنها بخواهید که به سوال پشت برگه جواب دهد. در صورت جواب اشتباه نوبت به نفر بعدی می رسد که به سوال جواب دهد و برای نفر قبل و دیگران توضیح دهد. در صورت جواب درست امتیاز کسب می کند و در انتها همه منکات جدیدی یاد می گیرند که قبلا نمی دانستند، و در ضمن نقاط ضعف خود را پیدا می کنند. یک جایزه کوچک برای نفر اول این بازی را سرگرم کننده تر می کند.
صبح زود یا اخر شب که همه جا ساکت و آرام است زمان مناسبی برای درس خواندن است.
از ضمایر شخصی یا Personal Pronouns برای جایگزین کردن اسامی استفاده می شود که قبلا اشاره شده اند. ضمایر شخصی را برای صحبت کردن در مورد خودمان یا دیگران استفاده می کنیم و میتوانند به عنوان فاعل یا مفعول در جمله عمل کنند.
از آنجا که در زبان فارسی از یک فرم از ضمایر شخصی برای هر دو حالت استفاده می شود یادگیری این ضمایر شاید در ابتدا کمی برای شما مشکل به نظر برسد. همانطور که از نام آنها بر می آید ضمایر شخصی فاعلی به جای فاعل جمله قرار می گیرند و به همین صورت ضمایر شخصی مفعولی به جای مفعول جمله قرار خواهند گرفت. جدول زیر حالت های مختلف ضمایر شخصی را به شما نشان می دهد.
مفرد | جمع | |||||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | |||
فاعلی | I | you | he | she | it | we | you | they |
مفعولی | me | you | him | her | it | us | you | them |
فاعل جمله عموما فرد یا چیزی است که عمل را انجام می دهد. به مثال زیر توجه کنید:
I sing a song.
(من یک آهنگ میخوانم.)
مفعول جمله عموما فرد یا چیزی است که کاری روی آن یا در مورد آن انجام می شود. به مثال زیر توجه کنید:
I love her.
(من او را دوست دارم.)
در زبان انگلیسی تنها ضمیر سوم شخص مفرد دارای جنسیت است. برای افراد مذکر ضمیر he، مونث ضمیر she و اشیاء ضمیر it مورد استفاده قرار می گیرد. البته این قائده چند استثنا هم دارد.
در صورتی که برای حیوانات شخصیتی قائل باشیم، یا برای حیوانات خانگی که جنسیت مشخصی دارند از ضمیر he یا she استفاده می شود. البته در شرایط عمومی و زمانی که جنسیت حیوان مشخص نباشد یا به آن صرفا به عنوان یک حیوان اشاره شود از ضمیر it استفاده خواهد شد.
I’ve got a cat. Her name is Mouse.
(من یک گربه دارم. نام او موس است.)
Be careful, there’s a bee! It flew in through the window.
(مواظب باش، آنجا یک زنبور است! آن از پنجره داخل شد.)
گاهی برای نشان دادن احساس بیشتر نسبت به ماشین، کشتی یا کشور از ضمیر she در مورد آنها استفاده می شود. در شرایط عمومی ضمیر it برای این موارد استفاده می شود.
Look at that old sailing boat in the harbour, isn’t it/she beautiful!
(آن کشتی قدیمی را در بندر نگاه کن، زیبا نیست؟)
نکته: از ضمیر it برای نشان دادن وضعیت آب و هوا و ساختارهای گرامری غیر شخصی هم استفاده می شود.
It’s raining.
(باران می آید.)
ضمایر ملکی یا Possessive Pronouns ضمایری هستند که مالکیت را نشان می دهند. صفات ملکی یا determiners Possessive نیز همین وظیفه را به شکلی دیگر در جمله انجام می دهند.
مفرد | جمع | |||||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | |||
صفت ملکی | my | your | his | her | its | our | your | their |
ضمیر ملکی | mine | yours | his | hers | its | ours | yours | theirs |
صفات ملکی: صفات ملکی کلماتی هستند که در کنار اسم قرار می گیرند و مالکیت آن را نشان می دهند.
I am looking for my hat.
(من به دنبال کلاهم می گردم.)
ضمایر ملکی: ضمایر ملکی کلماتی هستند که به جای اسم می نشینند و مالکیت آن را نشان می دهند.
My mum has also got a hat. Look! The dog is wearing hers.
(مادرم هم یک کلاه دارد. نگاه کن! سگ مال او را پوشیده.)
نکته: در صورتی که بخواهید اسم را با یک ضمیر جاگیزین کنید نمی توانید از صفات ملکی استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید:
I own this book. This book is my.
در صورتیکه بخواهید به جای واژه از یک ضمیر استفاده کنید باید از ضمایر ملکی مناسب استفاده کنید. پس توجه داشته باشید که صفت ملکی هنواره پیش از یک اسم قرار خواهد گرفت و تعداد و شخص آن با توجه به مالک آن اسم مشخص می شود. قوانین نسبت دادن این صفت ها شباهت زیادی با صفات عادی دارد که در بخش های بعد در رابطه با نحوه استفاده از آنها به طور مشروح صحبت خواهیم کرد.
زبان انگلیسی(کلمات اشاره یا ضمایر)
ضمایر یا کلمات اشاره (Demonstrative)، واژه هایی هستند که از آن ها برای اشاره به افراد یا چیزها استفاده می شود.
از this/that برای اشاره به اسامی مفرد و از these/those برای اشاره به اسامی جمع استفاده می شود. (در فارسی نحوه استفاده از کلمات اشاره مفرد و جمع متفاوت است.)
this tennis racket here – that tennis racket over there
(این راکت تنیس اینجا – آن راکت تنیس آنجا)
these tennis rackets here – those tennis rackets over there
(این راکتهای تنیس اینجا – آن راکتهای تنیس آنجا)
کلمات اشاره می توانند در مورد مکان یا زمان مورد استفاده قرار گیرند.
اگر از کلمات اشاره برای اشاره به چیزی در یک مکان استفاده شود، برای اشاره به چیزهای نزدیک از this (این) یا معادل جمع آن these (اینها) استفاده می شود. برای اشاره به چیزهای دور از that (آن) یا معادل جمع آن those (آنها) استفاده می شود.
Why is this racket so much more expensive than those ones on the wall?
(چرا این راکت اینقدر گران قیمت تر از آنهایی است که روی دیوارند؟)
اگر کلمات اشاره به زمان اشاره کنند از کلمات اشاره this و these برای زمان هایی استفاده می شود که هنوز نگذشته اند (مثلا this week – این هفته). در نقطه مقابل کلمات اشاره that و those معمولا به زمان هایی در گذشته اشاره می کنند البته گاهی هم ممکن است این کلمات برای اشاره به آینده دور استفاده شوند. (that week – آن هفته)
I have an important match this weekend.
(من این هفته یک مسابقه مهم دارم.)
That night I dreamt of being a famous tennis player.
(آن شب من خواب دیدم یک تنیس باز معروف شده ام.)
از کلمات اشاره معمولا در کنار اسامی استفاده می شود. در صورتی که اسمی در کنار کلمه اشاره نباشد معمولا آن را با one (برای مفرد) یا ones (برای جمع) جایگزین می کنند.
this/that racket → this/that one
these/those rackets → these/those ones
در زبان انگلیسی از کلمات اشاره برای معرفی خود یا دیگران هم استفاده می شود. به مثال زیر توجه کنید:
This is Janet.
(این جنت است.)
اسم یا noun در زبان انگلیسی واژه ایست که به نام یک فرد، محل، چیز یا ایده را مشخص می کند. به مثال های زیر توجه کنید:
فرد: man, (مرد) Mrs. Jones, (خانم جونز) doctor, (دکتر) Maddie (مدی)
محل: home (خانه)، mountains (کوه ها)، Paris (پاریس)، river (رودخانه)
چیز: sports car (ماشین مسابقه)، book (کتاب)، dog (سگ)
اسم های انتزاعی یا Abstract nouns اسمی هستند که بیانگر مفاهیم، ایده ها و احساساتند و قابل لمس کردن نیستند.
ایده: love (عشق)، intelligence (هوش)، justice (عدالت)
احساس: happiness (خوشحالی)، anger (عصبانیت)، excitement (هیجان)
اسم های خاص یا Proper nouns نام افراد، مکان ها، چیزها و … مشخصی را نشان می دهند. در حالیکه اسم های عام یا common nouns، می توانند در مورد افراد، مکان ها، چیزها و … متفاوتی به کار روند.
به مثال های زیر توجه کنید.
اسم عام | اسم خاص | اسم عام | اسم خاص |
boy (پسر) | James (جیمز) | doctor (دکتر) | Doctor Jefferson (دکتر جفرسون) |
river (رودخانه) | Mississippi River (رودخانه میسیسیپی) | town (شهر) | Rockledge (دکلج – نام یک شهر) |
car (ماشین) | Ford (فورد) | candy bar (ابنبات) | Baby Ruth (بچه روث) |
نکته: در زبان انگلیسی نام اسامی خاص همیشه با حرف اول بزرگ یا capital نوشته می شود. اسامی عام تنها در صورتی که ابتدای جمله قرار بگیرند به این صورت نوشته می شوند.
درباره این سایت